اثری است از پولت بورژوا و برندا کلارک به ترجمه سارا وطن آبادی و چاپ انتشارات فنی ایران. داستانی برای گروه سنی “ب” از لاک پشت هایی به نام فرانکلین و هریت.فرانکلین یک ماهی کوچک به نام “طلایی” دارد. یک روز وقتی خواهر و برادر همراه خانواده شان به پیک نیک می روند، ناگهان پای هریت به تنگ طلایی می خورد و ماهی داخل برکه می افتد و با آب می رود. فرانکلین خیلی عصبانی می شود و نمی تواند خواهرش را ببخشد اما کم کم مشکل میانشان حل می شود و آن ها دوباره با هم دوست می شوند.
گزیده ای از کتاب
صبح روز بعد، وقتی فرانکلین چشم باز کرد، اولین چیزی که دید، تنگ خالی ماهی بود. آن را برداشت و با عجله به آشپزخانه رفت. هریت هم آن جا بود.
هریت گفت: «من شیرینی درست کردم، از همان هایی که دوست داری.»
فرانکلین گفت: «من گرسنه نیستم.»
هریت آهسته گفت: «ببخشید، فرانکلین. من واقعا متاسفم.»
فرانکلین گفت: «عذر خواهی تو کمکی به پیدا کردن ماهی من نمی کند.» و دوید سمت برکه.
این محصول را می توانید از صفحه ی اینستاگرام stoy.sbook@ نیز خریداری فرمایید.